کمتر اتفاق ميافتد که با ديدار از مغازهها و فروشگاههاي صنايع دستي ميدان نقش جهان اصفهان، جذب پارچههاي نقش قلمکار آنها نشويد و يا آبي مينا کاريهاي پشت ويترين اين مغازهها شما را به سوي خود نکشاند.
گويي خاتم، مينا و قلمکار اين شهر مهر شناسايي آن هستند که در جاي جاي اين شهر نگاه هر رهگذري را به سوي خود ميخوانند.
مغازههايي که هريک، کارگاه آموزشي را براي هر هنردوستي نمايان ميکند. هنرمندان کهنه کار اصفهاني در اين کارگاهها يا دست بر مهر قلمکار دارند يا طراحي بر روي نقوش مينا و کنار هم گذاشتن تکههاي خاتم چنان مسحورشان کرده که گذر هيچ بينندهاي را احساس نميکنند.
چنان سر بر نقوش در هم پيچيده مينا دارد که گويي راز و رمز هستي را در پستي و بلندي آبي فيروزهايش جستجو ميکند و اگر خود را از حضور در کنارش آگاه نکني، شايد او را ساعتها خميده بر روي ظرف مينا و فرو رفته در طرح و نقشش بيابي.
استاد ميناکاري چنان از سابقه هنر و فرهنگ در اصفهان سخن ميگويد که گويي پدري از تکامل فرزندش لب به سخن گشوده است:" حدود 8 هزار سال قبل که به عصر نوسنگي معروف است، مردمي در منطقه وسيعي در آسياي جنوب غربي زندگي ميکردند که براي نخستين بار در گروههاي کوچک جمع آمده و در يک مکان ساکن شدند و اولين دهکده را به وجود آوردند. انسان پس از کاشت محصولش براي ذخيره، محتاج ظرفهايي بود که در برابر گرما و رطوبت مقاومت داشته باشد.
پس از آن بود که اين جماعت با آميختن آب و خاک، اولين ظرفهاي سفالي را ساختند و به عبارتي صنايع دستي محملي براي ميراث فرهنگي و هنري شد که ريشه در اعتقادات و باورها و نيز قوه ابتکاري آنها داشت.
صنايع دستي قابليت استقرار در شهر و روستا را دارد و بدون آنکه به فناوري پيشرفته نياز داشته باشد، متکي به تخصصهاي بومي و سنتي است. اين صنعت گوياي دو ويژگي مصرفي و هنري و برخوردار از بينش و ذوق و انديشه و فرهنگ توليدکننده است.
در اين ميان بعضي شهرها چون اصفهان با فرهنگ اصيل و تمدني ژرف و کهن در آسمان تابناک بشري تک ستارهاي درخشان بوده است. اين شهر مهد علم و هنر و صنايع دستي چون معرق، منبت، ميناکاري، خاتم کاري، تذهيب، گلابتون، مليله کاري، مرصعکاري، تابلوهاي مينياتوري و نقشهاي قلمکاري است.
اما هنر مينا قرنها است به عنوان نماينده هنر اصيل ايراني و اسلامي در دنيا شناخته ميشود و هر شنوندهاي بيدرنگ با نام نقش جهان به ياد موزه صنايع دستي و آبي فيروزهاي رنگ نقش بسته بر ويترين آن ميافتد.
زماني ميدان امام (نقش جهان) محلي براي فروش صنايع دستي صنعتگران با سابقه اصفهاني بود و جايي براي اجناس خارجي نداشت، ولي اکنون کم کم جولانگاه اصلي صنايع بيارزش چيني شده است.
استاد علي نجفآبادي با بيان اينکه براي هنرمنداني چون ما که بيش از 40 سال است عمر و روح خود را در گير هنر کردهايم و روزي خود و خانوادهمان را از همين راه تأمين ميکنيم بسيار سخت است که ببينيم کشورهايي مثل چين و هند و پاکستان بازار ما را به نام صنايعدستي با قيمتهاي نازل پر کردهاند و متأسفانه آگاهي مردم ما نيز در اين مورد بسيار محدود است و مردم نيز بدون داشتن اطلاع کافي از اين مسأله، اين توليدات را بر صنايع دستي اصفهان و ايران را ترجيح ميدهند.
وي معتقد است که جلوگيري از ورود صنايع دستي، تنها وظيفه ميراث فرهنگي نيست و بايد با اطلاعرساني و آگاه کردن مردم، آنها را از خريد صنايع بي کيفيت خارجي برحذر داشت. ضمن اينکه در اين ميان يک خرد جمعي از سوي مسئولان شهر و استان نياز است تا در کنار ميراث فرهنگي، ساير بخشها مانندن قوه قضاييه و شهرداري نيز از يک سري نقاط ضعف حقوقي در اين باره جلوگيري به عمل آورند.
اين هنرمند تصريح ميکند: تورليدرها نقش بسيار مهم و پررنگي در معرفي و اطلاعرساني صحيح نسبت به رشتههاي صنايع دستي دارند، چرا که بارها ديده شده که با کسب بخشي از سود گردشگران خود را به سوي فروشگاههاي خاصي هدايت ميکنند، در نتيجه سازمان ميراث فرهنگي دست به کار شد و عدهاي از اين افراد را در اين زمينه آموزش داد و مجوزهايي نيز براي آنها صادر کرد تا به اين وسيله بتوانند به نحو مطلوبتري به معرفي اين آثار اصيل بپردازند.
وي ميافزايد: با اجراي اين راهکار از بسياري از منفعت طلبيها افراد سودجو که بدون توجه به ريزهکاريهاي هنري، به اين کار اشتغال دارند، جلوگيري ميشود.
نجفآبادي به بحث معيشتي هنرمندان اشاره ميکند و ميگويد: همچنين هنرمندان بايد بيمه شوند تا فرزندان آنها با ديدن شرايط مطلوب پيرو کار و کسب پدرانشان شوند، ضمن اينکه نقش تعاوني بسيار حائز اهميت است، چرا که تعاونيها چه در بخشهاي تعاوني و چه در بخشهاي تسهيلاتي ميتوانند مؤثر باشند و تسهيلاتي را به هنرمندان بدهند تا مشکلات هنرمندان برطرف شود.
ادامه ديدار از کارگاه خاتم کاري و شنيدن صحبتهاي هنرمندان سخت کوش خاتم کاري اين صحبتها را وارد مباحث تازهاي کرد.
استاد خاتم کار اصفهاني يکي از عوامل مهم رکود بازار صنايعدستي رغبت مردم به خريد محصولات وارداتي با کيفيت و قيمت پايين است که البته اين نشانه شناخت کشورهاي واردکننده اين محصولات با نياز روز مردم است.
حسين ايلچي با اشاره به اينکه کالاهاي دستي وارداتي در حالي با استقبال مردم رو به رو است که از کيفيت هنري لازم برخوردار نيستند و صرفآ به جهت به روز و نو بودن، خريدار خود را پيدا کردهاند، يادآور شد: ديگر خريداران، به جهت تغيير بافت داخلي منازل و محل کار خود به خريد کالاهاي کليشهاي روي نميآورند پس هنرمندان بايد با خواست و انتظار مردم همراه شوند.
اين صنعتگر صنايع دستي همت مسوولان صنايع دستي را در آشنا کردن هنرمندان رشتههاي هنري با تکنولوژي روز را ضعيف عنوان کرد و گفت: اگر صنايع دستي بهعنوان يک ميراث مهم فرهنگي محسوب ميشود پس متوليان امر بايد براي احيا و زنده نگهداشتن آن تلاش جدي کنند.
وي خاطرنشان کرد: هنرمندان نيز در اين راستا بايد براي جذابيت اين رشته هنري به نوآوري و خلاقيت در توليد کالاهاي هنر دستي با تغيير کاربري و رنگ آميزي آنها تلاش کنند.
اين خاتم کار همچنين در خصوص وضعيت بازار فروش توليدات صنايع دستي در اصفهان بيان داشت: به علت کسادي بازار، بسياري از مالکان، مغازههاي خود را به اسباببازي فروشي و بستني فروشي تغيير دادهاند در حالي که قلباً راضي نيستند، اما شرايط آنها را به اين وضعيت کشانده است.
ايلچي در مورد خريد صنايعدستي توسط سازمانها و نهادهاي دولتي به عنوان هديه اظهار داشت: در ادارات دولتي هم اگر بخواهند مراسم تجليل به عمل آورند، معمولاً اجناس چيني خريداري ميکنند تا ارزانتر باشد، از طرفي بستهبندي اين محصولات نيز شکيل است، اما از انظر کيفيت قابل قياس با صنايع دستي داخلي نيست.
وي بر فرهنگسازي و حمايت دولت از هنرمندان و صنعتگران تأکيد ميکند و ميافزايد: اگر زماني با يک ساعت کار ميتوانستيم هزينه پنج ساعت زندگي خويش را فراهم کنيم، در حال حاضر با پنج ساعت کار حتي نميتوانيم هزينه يک ساعت از زندگيمان را تأمين کنيم.
ديدار از صنعتگران صنايعدستي و کارگاههاي توليدي آنها در شهر هنرپرور اصفهان با تعاريفي که از هنر و صنايعدستي آن ميشد همان چيزي بود که در تصور هر هنردوستي ميگنجد، اما نهيب اين تفکر که مهد هنر و فرهنگ ايران زمين را توليداتي نامأنوس احاطه کرده و صداي فراموشي بسياري از رشتههاي هنري سرزمين هنر به گوش ميرسند، تجربه تلخ ديگري است.
اما هنوز شنيدن نواي" که گفته است اصفهان نصف جهان است، اگر باشد جهانى اصفهان است" خوش به نظر ميرسد، در حالي که صنعت دستساز شهر فرهنگ و هنر ايران روزگاري سخت و پر نشيبي را در عصر فرهنگسازي ملل بيفرهنگ، پشت سر ميگذارد./